بازرسی حین بهره برداری, برنامه مدیریت یکپارچگی تجهیزات مکانیکی

عنصر ۱۰: مدار بندی سیستم لوله کشی

به منظور انجام روند محاسبات نرخ خوردگی، عمر باقیمانده و زمان مقرر برای بازرسی بعدی در IDMS شما، کاربر نیازمند ایجاد مدارهای خوردگی سیستم لوله کشی می­باشد. مدارهای لوله کشی در استاندارد API 570به این صورت تعریف می­شود؛ “بخشی از سیستم لوله کشی که در معرض یک محیط فرآیندی با خورندگی مشابه و مکانیزم تخریب احتمالی یکسان قرار داشته و دارای شرایط طراحی و متریال ساخت یکسان می­باشد.

واحدهای فرآیندی یا سیستم­های لوله کشی پیچیده به منظور مدیریت بازرسی­های ضروری، محاسبات و نگهداری سوابق به مدارهای لوله کشی تقسیم بندی می­شوند. در هنگام تعیین مرز یک مدار لوله کشی خاص، بازرس ممکن است به منظور فراهم آوردن یک بسته­ ی عملی برای نگهداری سوابق و انجام بازرسی­های میدانی به برآورد آن بپردازد.” برج و ظروف بسیار بزرگ نیز ممکن است با اهدافی مشابه به مدارهایی تقسیم بندی شوند (برای مثال؛ یک برجِ مرتفع تقطیر اتمسفریک دارای یک مدار خوردگی بالاسری، یک مدار خوردگی در محدوده­های میانی و یک مدار خوردگی مواد سنگین در انتهای برج می­باشد، به دلیل تفاوت­های چشمگیر در دما، سیال­های فرآیندی و بعضاً حتی متریال ساخت).

در مرحله بعد برنامه­های ضخامت سنجی بایستی به جای سطح CML در سطح مدار خوردگیِ IDMS به صورت زنجیر وار صورت گیرد. در شرایطی که IDMS بایستی اطلاعات ضخامت برای هر CML را trend نماید، تلاش برای مدیریت برنامه­ های بازرسی برای ده­ها هزار CML (صدها هزار CML برای برخی از واحدهای فرآیندی) یک تلاش عظیم و بدون بازده خواهد بود. ایده­ ی استفاده از مدارهای خوردگی اجازه trend کردن اطلاعات ضخامت بدون اجبار در اندازه گیری کلیه CMLها در هر بازرسی ضخامت سنجی برنامه ریزی شده را به بازرس می­دهد. برای مثال، یک مدار خوردگی لوله کشی با ۳۰ مورد CML که برای خوردگی سولفیدی دما بالا پایش شده است، دارای دمای کارکرد در محدوده ­ای است که نرخ خوردگی به طور معقولی پایین و ثابت است(برای مثال، ۵ mpy). در این مدار با خوردگی غیر موضعی و یک تاریخچه ثبت شده کافی، بازرس ممکن است انتخاب کند که تنها ۵۰ تا ۶۰% CMLها در هر برنامه ضخامت سنجی بازرسی گردند، با چرخش CMLهایی که در هر بازرسی مورد بازرسی قرار گرفته­ اند، به نحویکه اطمینان حاصل شود که CML با بالاترین نرخ خوردگی در هر مرحله ضخامت سنجی مورد اندازه گیری قرار گرفته ­اند و اینکه هر CML حداقل در یک سوم بازرسی­های اندازه گیری شود. یقیناً این مثال فرض را بر این گذاشته است که پیش از این مراحلی که به منظور حصول اطمینان کاربر از این موضوع که کلیه بخش­های با مقدار سیلیسیوم پایین در چنین مداری که در معرض سولفیداسیون دما بالا است دارای CMLهای نماینده هستند، طی شده است، زیرا این CMLها ممکن با سرعت بسیار بالاتری از سایر CMLها دچار خوردگی شوند(عنصر ۷ مشاهده گردد).

در بازدیدهای نویسنده مطلب از پالایشگاه­ها و تأسیسات فرآیندی بسیار در طول سال­های اخیر، مشاهده شده است که در بعضی از واحدها فلسفه مدار بندی فوق به طرز مناسبی رعایت نمی­گردد(به این معنی که نویسنده اغلب مدارهایی را مشاهده کرده است که دارای محدوده ­ی وسیعی از شرایط عملیاتی و به دنبال آن محدوده وسیعی از نرخ­های خوردگی هستند، بعضاً متالورژی ترکیبی، بعضاً نقاط راکدی دیده می­شود که دارای خورندگی بالاتری در یک مدار یکسان نسبت به سیستم لوله کشی فعال با نرخ خوردگی پایین­تر هستند). به طور عمومی، مدارهای لوله کشی هیچگاه از بخشی از یک تجهیز(به ویژه مبدل­های حرارتی) به دیگری فراتر نخواهند رفت و اگر یک نقطه اختلاط فرآیندی در میانه ­ی مدار وجود داشته باشد نیازمند ایجاد یک نقطه انفصال بین دو مدار خواهد بود و بر اساس API 570 نقاط تزریق بایستی همواره یک مدار مجزا لحاظ شوند. مرور مدار بندی سیستم لوله کشی به منظور اطمینان از این موضوع که مدارها دارای سایز مناسب بوده و از قوانین API 570 پیروی می­کنند، ضروری است. نویسنده مطلب دریافته است که همه­ی بازرسین به نحوه مدار بندی لوله کشی فرآیندی اشراف ندارند و نبایستی به حال خود رها شده و بدون راهنمایی متخصصین خوردگی و مواد و یا متخصصین FEMI این کار را انجام دهند. همچنین درگیر کردن یک مهندس فرآیند که دارای دانش در مورد شرایط فرآیندی خاص در هر واحد فرآیندی است نیز در مدار بندی بهتر یک واحد فرآیندی مفید خواهد بود.

یک سو برداشت از مداربندی مطرح شده در API 570 که نویسنده با آن مواجه شده است این است که برخی از واحدهای فرآیندی از زمان مقرر برای بازرسی برخی از مدارهای لوله کشی با اولویت کمتر عبور می­کنند(آن را نادیده می­گیرند)، به دلیل این اعتقاد اشتباه که هر مدار لوله کشی نیاز به اندازه گیری کلیه­ی CMLهای آنها در بعضی از دوره­های بازرسی ندارد. این امر موضوعی نیست که در API 570 هدفگذاری شده باشد. با وجود اینکه در نظر نگرفتن کلیه­ی CML و چشم پوشی از برخی از آنها در هر مدار در زمان مقرر بازرسی، مناسب می­باشد(در جاییکه IDMS اجازه ­ی تحلیل آماری بر اساس میانگین گیری نرخ خوردگی در مدار را می­دهد)، API 570 قصد چشم پوشی از بازرسی کلیه­ ی مدارهای برخی از واحدها بر اساس بازرسی از سایر مدارها را ندارد. هر مدار لوله کشی بایستی دارای یک دوره ­ی برنامه ریزی شده باشد.

مقاله کامل را از لینک زیر دانلود نمایید.

Femi-10 (3.4 MiB, 158 downloads)
مطلب قبلیمطلب بعدی

دیدگاهتان را بنویسید